هویت‌های وحدت‌بخش

sharon-mccutcheon-bBkTn4ZMsUw-unsplash.jpg

هر فرد دارای هویت‌های مختلف نژادی، قومی، فرهنگی، طبقاتی، ملی، دینی و مذهبی... است. اما همه این هویت‌ها برای هر فرد از یک درجه از اهمیت برخوردار نیستند. اینکه کدام هویت در کانون توجه و ادراک فرد نسبت به خویش قرار دارد، می‌تواند بر احساسات، نگرش و شناخت او در مورد خود و دیگران و همچنین بر رفتارهای اجتماعی او تاثیر‌گذار و نتایج متفاوتی را به دنبال داشته باشد. یکی از ابزارهای ذهنی برای شناخت، طبقه‌بندی است. افراد در فرآیند هویت‌یابی برای شناخت خود و دیگران نیز از این ابزار استفاده می‌کنند. در این فرآیند هر فرد، خودش را با  افرادی که به او شباهت دارند، در یک گروه قرار می‌دهد و آن‌هایی را که با او تفاوت دارند در گروه دیگر طبقه‌بندی می‌کند. به تدریج با کسانی که خود را به آ‌ن‌ها شبیه می‌یابد، احساس یکی بودن می‌کند و منافع خود را با آن‌ها مشترک می‌بیند و ممکن است با آن‌ها که با او تفاوت دارند، احساس بیگانگی نماید. بنابراین اگر فردی یکی از هویت‌های نژادی، قومی، فرهنگی، طبقاتی، ملی، دینی یا مذهبی برایش ازسایر هویت‌ها مهم‌تر باشد، احتمال اینکه دچار تعصب و تبعیض شود افزایش می‌یابد. زیرا با اولویت دادن به هر یک از این هویت‌ها، ما و دیگری ساخته می‌شود و چنین درکی در فرایند هویت‌یابی سبب می‌شود کسانی که با ما متفاوت هستند را بیگانه و غیر ببینیم نه متفاوت و متنوع. در حالی که اگر «انسان بودن» مهم‌ترین هویت هر فرد باشد خود را با همۀ نوع انسان و همۀ افراد بشر در یک گروه قرار داده و  یکی می‌بیند و و آنگاه، «دیگری» در هویت او جایی ندارد. همه خودی و یکی هستند و هیچ انسانی بیگانه و غیر، تلقی نمی‌شود.

هر چند توجه به هویت مشترک انسانی و اولویت دادن آن بر سایر هویت‌ها، هستۀ اصلی برداشتی وحدت‌بخش از هویت به شمار می‌آید، تنها تمرکز بر آن برای دستیابی به همبستگی اجتماعی کافی نیست چرا که می‌تواند منجر به سرکوب تفاوت‌ها و تکثر در جامعه شود و جامعه را به سوی یکسان‌سازی پیش ببرد. در این شرایط حتی ممکن است افراد سایر هویت‌های خود را نیز ارزشمند نبینند. بنابراین در یک نظام هویتی وحدت‌بخش جایگاه هویت‌های متفاوت و متکثر از اهمیت بسیاری برخوردار است. این نظام هویتی باید به گونه‌ای باشد که تنوع هویت‌ها ارزش‌گذاری شود و وابستگی متقابل میان آن‌ها درک گردد. به نظر می‌رسد بینش مبتنی بر یگانگی ارگانیک نوع بشر می‌تواند در این زمینه درک ما را از هویت ارتقا بخشد. بر اساس این بینش، جامعه به مثابه یک کل ارگانیک مانند بدن انسان دیده می‌شود. که در آن همۀ سلول‌ها در سلول بودن یکسان هستند، اما هر یک برای کارکرد ویژه و منحصر به فردی در فرایند رشد، تمایز یافته و ویژگی‌های جدید و متفاوتی نسبت به سایر سلول ها کسب کرده‌اند. این تفاوت‌ها که توانمندی خاص و ویژه‌ای را در هر یک از سلول‌ها ایجاد نموده سبب گردیده هر یک نقش خاص و منحصر به فرد خود را در بدن ایفا نماید. با شکل‌گیری هویت بر اساس بینش یگانگی ارگانیک نوع بشر، هویت‌های متفاوت ، تنوع دیده می‌شود نه غیر و دیگری. زیرا این تفاوت‌ها بر بستر هویت مشترک انسانی درک می‌گردند. همچنین هر یک از هویت‌های متفاوت به صورت ظرفیت جدید و منحصر به فردی درک می‌شود که برای پیشرفت جامعه ضروری است و باید ارزش‌گذاری شود.